Live alive

The default is changed:

  • Judgin' isn't allowed
  • Comparin' isn't allowed
  • Analyzin' is allowed
  • NOTE : Ofcourse exceptional situations are NOT treated accordin' to default!

    Monday, May 23, 2005

    درون و برون انسان با هم یکی است یا برون همیشه بدتر از درون است؟ خب من فکر می کردم اینکه درون بدتر از برون باشه احتمالش بیشتره ! ولی حالا اینطوری فکر می کنم که درون افراد هر چی که باشه ، بیرونش تعدیل شده ی حالت درونی به سمت جو کلی اجتماع و محیط زندگی فرد است . یعنی اگه درونش خیلی بدتر از جو کلی باشه ، کمی بهتر نشون می ده و اگر بهتر باشه کمی بدتر ! پس اگه بخوایم درون مون رو حفظ کنیم و برونمان با آن هماهنگ باشد باید به دنبال جامعه ای باشیم که جو کلی آن با درونیاتمان سازگار است که تعدیل در جهت میل درونی ما باشد. ... آدمها با خواسته ها و سلیقه های مشابه ولی متفاوت در اجتماع های کوچک تر رابطه ی نزدیک تری با هم برقرار می کنن و احتمالاً اینطوری وضعیت بهتری دارند چون از درون خود فاصله نمی گیرند و در عین حال از منافع اجتماعی بودن هم سود می برند... چیزی که باعث حرکت می شه اصطکاک است ، اگه عقاید متفاوت در اجتماع نباشه پیشرفت حاصل نمی شه ..ولی اینطوری اصطکاک همچنان وجود خواهد داشت ، چون عقاید شون مشابه است و نه یکسان . پس بین اعضاء گروه اصطکاک وجود دارد . علاوه بر آن بین گروههای مختلف هم اصطکاک شدیدتری وجود دارد و به نظر می رسد این حالت بهتر از اینه که هر کسی به تنهایی ظاهر بشه و اصطکاک (به علت تفاوت عقاید و افکار) بین دو نفر صورت بگیره ... بحث های گروهی بیشتر در مورد جزئیات است و بحث های بین گروهی عموماً درباره ی کلیات
    ...

    Wednesday, May 18, 2005

    وقتی از دست بقیه عصبانی هستم به تنهایی پناه می برم ... وقتی از دست خودم عصبانی ام چیکار کنم؟ اینکه به خاطر کار خطام بقیه من رو ببخشند یه طرف مسئله است و اینکه من خودم رو ببخشم مسئله ای دیگر ! .. تجربه نشون می ده که اگه بیشتر از یه میزان خاصی در جمع باشم دیوونه می شم و به یه موجود دیگه تبدیل می شم که ازش متنفرم ! شاید یه دلیل اینکه تنهایی رو ترجیح می دم همینه که خودم رو در جمع دوست ندارم ، غیرقابل تحمل می شم . و دیروز متوجه شدم که این حالت من فقط به خودم ضربه نمی زنه و ممکنه بقیه هم آسیب ببینند . پس این یه چیز کاملاً شخصی نیست که بتونم خودم رو راضی کنم که سختی ها رو تحمل کنم تا درست بشه . ضعف وحشتناکیه . ولی فکر کنم بدونم اشکال از کجاست؛ درستش می کنم

    Friday, May 13, 2005

    اینکه از خلوتت بیرون بیای و بری توی اجتماع سخته ،ولی به خلوت بازگشتن خیلی خیلی لذت بخشه

    Wednesday, May 11, 2005

    واقعاً لازمه برای تشخیص شدت بوی تعفّن اونقدر به منبع کثافت نزدیک بشی ؟ شاید بهتر باشه از همونجایی که هستی بین فاصله ات از کثافت و شدت بویی که از این فاصله احساس می کنی تناسب ببندی و شدت واقعی اش رو محاسبه کنی ! ... یه چیزی : اصلاً برای چی می خوای شدت واقعی اش رو بفهمی ؟ برای اینکه به عمق فاجعه پی ببری ؟... اگه خودت اون منبع باشی چی ؟ فکر می کنی می تونی شدت واقعی اش رو بفهمی ؟ .. شاید خودت نتونی ولی بقیه می تونن ! شاید برای همینه که تو هم سعی می کنی شدت مال بقیه رو بفهمی ! نه اشتباه نکن ، اینکار رو محض خاطر اون طرف نمی کنی ، بلکه سعی داری اجتماع رو از به گَند کشیده شدن حفظ کنی ، اینکارو می کنی چون این جامعه تو را در بر دارد ، چون می تواند روی تو تاثیر بگذارد .. ولی می دونی که تشخیص شدتش برای رفع بویش کافی نیست ، ولی می شه گفت اولین قدم در راستای رسیدن به این هدف مقدس است ! ... اَه ، چقدر از این کلمه متنفرم

    Monday, May 09, 2005

    You better gossip less & try to be less fucking selfish. If you don’t have any principles it doesn’t give you the right to spread the shit all over the place!

    همیشه یه عده آدم بی کار پیدا می شن که برای اینکه روزشون رو پُر کنن شروع می کنن به مزخرف بافی درباره ی بقیه ! ... کسانی که در قالب دوست به آدم نزدیک می شن و مسائل خصوصی اش را نمی دونم به عنوان خبر یا جُک یا هر مزخرف دیگه ای برملا می کنن و احساس می کنن خیلی باحال هستند .. فکر می کنن که می تونن جون سالم به در ببرند ولی اشتباه می کنن ! من از مقابله به مثل خوشم نمی یاد و به عنوان آخرین راه حل ها بهش نگاه می کنم .. ولی خوب می دونم با این خیانت کارا چیکار کنم ... منتظر باشید

    اگه مزخرف ترین موجود دنیا باشی ولی به کسی ضرر نرسونی از کسانی که به بقیه ضرر می رسونن (از جمله مزخرف گویانِ خیانت کار) محترم تر هستی

    Friday, May 06, 2005

    رمزِ بدست آوردن شُهرت اینه : تبدیل ذهنیات بشر به واقعیت
    در هر زمینه ای از جمله علمی ، هنری و ...
    هر چی این ذهنیت فراگیرتر باشه شهرتِ وسیع تری حاصل می شه
    هر چی فاصله ی واقعیت از ذهنیت کمتر بشه شهرت بیشتر می شه
    هر چی فاصله ی واقعیت کنونی از واقعیت قبلی بیشتر باشه و البته واقعیت کنونی به ذهنیت نزدیک تر شده باشه ، شهرت بیشتر خواهد بود و مدت طولانی تری دوام خواهد داشت
    ...
    بیشتر در این مورد حرف دارم ولی درست نیست تکالیفم منتظر بمونن !

    اگه کسی بزنه تووی گوش ات تو هم بزنی توو گوشش - جدا از اینکه قبلاً چه اتفاقاتی افتاده و حق با کیه - این رفتارت ، عکس العملی متناسب تلقی می شه . و رفتار متناسب همیشه مناسب است. ولی اگه در جواب این حرکت خشونت آمیز مثلاً از طرف بپرسی که آیا بعد از این حرکت احساس بهتری دارد یا نه ، رفتارت نامتناسب بوده . ولی گاهی رفتارهای نامتناسب مناسب تر از رفتارهای متناسب هستند ! مخصوصاً وقتی بدونیم که با ادامه ی سیر عادی کار به جاهای باریک می کشه و از کنترل خارج می شه یا مثلاً وقتی که طرف مقابل رفتار غیر قابل پیش بینی ای داره ... خیلی پیچیده است ، نمی شه همه ی ابعادش رو بنویسم ولی رفتارهای نامتناسب و در عین حال مناسب ، با غافلگیر کردن طرف می توانند تاثیر شگفت آوری داشته باشند که از عکس العمل های عادی و قابل پیش بینی (یا همون متناسب) بیشتر و بهتر موثر خواهند بود.
    یه چیزی : هر رفتار نامتناسبی مناسب نیست .مثلاً اگه در جواب اون یارو(!) که زد توو گوش ات یه مسلسل در بیاری و سوراخ سوراخش کنی (!) ، قطعاً غافلگیر کننده است ولی ممکنه(!) تاثیر خیلی بدی بذاره و همه چی رو خراب کنه ! پس اگه آدم احساس می کنه نمی تونه با توجه به وضعیت ، عکس العمل نامتناسبِ مناسب رو پیدا و پیاده کنه بهتره همون مسیر عادی رو پیش بگیره

    هر کسی در این هستی یونیک* است ولی این به آن معنی نیست که همه ی خواصش بی مانند است بلکه مجموعه ای یکتاست .دراین مجموعه ممکن است ویژگی های بی همتا هم وجود داشته باشند . البته بعید به نظر می رسد که یک موجود ویژگی ای منحصر به فرد داشته باشد ولی اینکه در شدتِ خاصیتی یونیک* باشد دور از ذهن نیست

    * unique

    Thursday, May 05, 2005

    اگه وضعیت روحی-روانیت (!) با جوِّ اطرافت هماهنگ نباشه چی کار می کنی؟ بیشتر سعی می کنی رفتارت رو با اطرافت هماهنگ کنی یا اطرافت رو با حال ات؟

    مظلوم نمایی واقعاً چندش آور است

    Monday, May 02, 2005

    هیچ کس نمی تواند در این هستی جای من را بگیرد

    آینده ی وحشتناکی را برای این ملت پیش بینی می کنم